hot chocolate

پارت ³¹
کوک : حرفا و کارایی که سه روز پیش کردمو فراموش کن
یونا : اونا رو فراموش کردم الانم برو تمرین کن
پایان مکالمه
کوک : این دختره ی رومخ منو داره نصیحت می‌کنه
جنی : یونا رو میگی
کوک : بهتر شد من با اون رابطه نداشتم پس اکسم نیست
جیسو : سه روز پیش بوسیدیش
کوک : آره حالم بد بود خون بالا آورده بودم
رزی : جنی شب پیش من می‌خوابی
کوک : هنوزم اگه حالم بد بشه .....
لیسا : عه الان جنیم میگه من و جیسو شب پیشش بخوابیم
شروع کردن به تمرین منم نگاشون میکردم
کوک : لیسا دستت باید بالا تر باشه
جیسو : راست میگه
بعد تمرینشون رفتیم کنسرت
بیلینکا: کیم جیسو کیم جنی پارک رزان لالیسا مانوبانگگگگگگگگگ
که یکی از کنارم گفت
یکی : تو کی هستی
جنی : امروز مهمون ویژه داریم
جیسو : جونگکوککککککککککککککک
کوک : من جونگکوکم
بلند شدم و رفتم رو استیج
رزی : بیا اینجا
کوک : نمی‌خوام همین عقب راحتم
لیسا اومد پیشم
لیسا : چته
کوک : احساس میکنم می‌خوام خون بالا بیارم
لیسا : برو پشت صحنه بدو
داشتم میرفتم جنی اومد پیشم
جنی : کجا میری
کوک : حالم بده
رفتم تو دست شویی پشت صحنه و خون بالا آوردم
دست و صورتمو شستم و رفتم کنار بقیه
جیسو : بچه ها اومد
بیلینکا : هوووووووووووووووووووورررررررررررررراااااااااااااااااااااااااااا
لیسا و جنی اومدن
لیسا : چی شد
کوک : خون بالا آوردم
جنی : چرا یدفه حالت بد شد
جیسو : جنی و لیسا و کوک در حال مشاجرن
رزی : بچه‌ها انگار حال مهمونمون بده یکم آروم تر باشین
جنی رفت ولی لیسا پیشم موند
جنی : نه نه حالش خوبه
لیسا : چیکار می‌کنی تا خوب بشی
کوک : یه چیز تیز بهم بده
یه تیکه شیشه ی شکسته بهم داد
لیسا : واسه چی
کوک : برو بعداً بهت میگم
رفت منم باند دستمو باز کردم و باهاش دستمو بریدم و حالم خوب شد
تا دیدم رزی داره میاد شیشه رو انداختم دور دستمم باند بستم
رزی : بیا بریم
مچ دستمو گرفت و کشوندم پشت خودش
کوک : سلام به همتون بیلینکای عزیز
که یکی از وسط جمع داد زد
یکی : ای کاش دستات بودم جونگکوک " داد "
کوک : بهتره اینجور چیزیو نخوای
یکی : چرا " داد "
کوک : هرروز عزاب میکشی
یکی : چرا
راستشو نگفتم
کوک : من استاد دانشگام
از استیج رفتم پایین تا اونا بدوتونن اجرا کنن
لارا : تو فندوم خیلی بی مصرفی داری
کوک : هیچ کس نمیتونه به منو فندومم توهین کنه
لارا : میبینیم
با چند نفر هماهنگ کرده بود
اون چند نفر : فندوم کوکی بی مصرفهههههههههههههههههههههه
کوک : از همه ی بلینکا عذر میخوام همین طور شما
افتادم به جونشون
کوک : حالا بگین فندوم کوکی بی مصرفه
لارا : شما ....
لیسا : اگه از بقیه ی فندوما بدتون میاد خودتونو بلینک ندونین
کوک : الو هان چند نفرو بفرست بیان اینارو ببرن
بعد یک ساعت اجرا نشستن ....
دیدگاه ها (۱)

hot chocolate

hot chocolate

hot chocolate

hot chocolate

دختر جهنمی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط